نوروز
ـ ما در دعای اول سال خواندیم که: «یا محوّل الحول و الأحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال»؛ حالِ ما را به نیکوترین حالها تبدیل کن. این، ارادهی الهی است؛ اما تلاش ملت ایران، تلاش خود آحاد ما مردم، یقیناً لازم است و زمینهی ضروری برای توجه لطف خدا و رحمت الهی است. ما باید همت کنیم برای تحویل احوال خود، برای نیکوکردن زندگی خود، ذهن خود، دل خود، دنیا و آخرت خود؛ این وظیفهی یکایک ملت ایران است. عرصهی گستردهی عظیمی از معنویات و امور دینی و ذهنیات انسان تا حقائق خارجی و آنچه که مورد ابتلای در زندگی روزمرهی ما و زندگی شخصی ما و زندگی اجتماعی ماست، زیر این دستور بزرگ الهی که هر سال در این دعای شریف تکرار میشود، قرار گرفته است: «حوّل حالنا الی احسن الحال».
۱۳۸۸/۰۱/۰۱
ـ عید نوروز یک عید شرقی و حامل ارزشهای برجسته و ممتازی است. در واقع عید نوروز یک نماد است؛ نماد نوآوری و طراوت و جوانی و نشاط، همچنین نماد مهربانی و محبت به یکدیگر، سرکشیِ برادران از یکدیگر، محبت خانوادههای خویشاوند به یکدیگر، محکم کردن روابط دوستی و مهربانی میان دوستان، آشنایان و زدودن کینهها؛ چون بهار مظهر طراوت است، مظهر نشاط است و همهی این معانی در واقع در بهار وجود دارد...
این جشن یک جشن ملی است؛ جزو اعیاد دینی نیست؛ لکن از سوی بزرگان شرع مقدس ما هم، نوروز مورد تأیید قرار گرفته. ما روایات متعددی داریم که در آنها از نوروز تجلیل شده و روز نوروز گرامی داشته شده. این موجب شده است که نوروز وسیلهای بشود برای اظهار عبودیت انسانها در مقابل پروردگار و تواضع ما در مقابل پروردگار. در واقع فرصتی است برای اینکه انسان دل خود را با یاد خدا هم طراوت ببخشد.
در کشور ما رسم بر این است؛ سالهای متمادی است که روز نوروز و ساعت تحویل، مردم در عبادتگاهها و زیارتگاهها و مراکز معنوی جمع میشوند و از خدای متعال طلب خیر میکنند، طلب برکت میکنند؛ سال خوبی را برای خودشان و برای دیگران از خداوند متعال طلب میکنند و میخواهند. بنابراین نوروز مناسبت خیلی باارزش و برجستهای است؛ هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ ملی، هم از لحاظ بینالمللی میان ملتهائی که نوروز را گرامی میدارند.
در کشور ما رسم بر این است؛ سالهای متمادی است که روز نوروز و ساعت تحویل، مردم در عبادتگاهها و زیارتگاهها و مراکز معنوی جمع میشوند و از خدای متعال طلب خیر میکنند، طلب برکت میکنند؛ سال خوبی را برای خودشان و برای دیگران از خداوند متعال طلب میکنند و میخواهند. بنابراین نوروز مناسبت خیلی باارزش و برجستهای است؛ هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ ملی، هم از لحاظ بینالمللی میان ملتهائی که نوروز را گرامی میدارند.
ببینیم که دل به چه کسی داده ایم؟
اگر به کسی تنه بزنیم، میگوییم ببخشید، وقتی تخم مرغی از دست ما میافتد و میشکند، ناراحت میشویم، اگر کفشی از ما گم میشود، مدام دنبالش میگردیم، ولی خودمان گمشدهایم، هستی ما گم شده است، نعمتهای حق را گم کردهایم و هیچ باکی نداریم و این گم کردنها را جزء بدهکاریها و باختهای خود به حساب نمیآوریم.
آنجا که میخواهیم استغفار کنیم، میگردیم تا ببینیم آیا فحشی دادهایم، غیبتی کردهایم یا نه و چون اینها را در خود نمیبینیم، به خود میگوییم، پس خیلی آدم خوبی هستیم و برای اینکه دل خدا را هم نشکنیم، یک «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ الَیْه» میگوییم و کار را تمام شده میدانیم، در حالی که استغفار باید در برابر آنچه دل ما را خوشحال کرده و یا به رنج کشیده است، باشد.
باید ببینیم که دل به چه کسی دادهایم؟ کجا و با چه کسی بودهایم؟ این طور محاسبه کنیم! باید ببینیم مایی که از صبح تا شب میخندیم، چه عواملی موجب این شادی و رنج شده است؟ چه کسی حاکمِ دل ما بوده است؟ با چه چیزهایی مأنوس بودهایم؟ دلی را که عرش و پایتخت خدا و حریم حرم الهی است، از چه چیزهایی پُر کردهایم؟ آیا حاکم دل ما خدا بوده؟ قرار دلِ بیقرارِ ما خدا بوده؟ انس ما خدا بوده؟ چرا به دیگری دل بستیم؟ چرا به غیر او دل دادیم؟
باید این گونه محاسبه کنیم تا خود بفهمیم که بدهکاریم...
آنجا که میخواهیم استغفار کنیم، میگردیم تا ببینیم آیا فحشی دادهایم، غیبتی کردهایم یا نه و چون اینها را در خود نمیبینیم، به خود میگوییم، پس خیلی آدم خوبی هستیم و برای اینکه دل خدا را هم نشکنیم، یک «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ الَیْه» میگوییم و کار را تمام شده میدانیم، در حالی که استغفار باید در برابر آنچه دل ما را خوشحال کرده و یا به رنج کشیده است، باشد.
باید ببینیم که دل به چه کسی دادهایم؟ کجا و با چه کسی بودهایم؟ این طور محاسبه کنیم! باید ببینیم مایی که از صبح تا شب میخندیم، چه عواملی موجب این شادی و رنج شده است؟ چه کسی حاکمِ دل ما بوده است؟ با چه چیزهایی مأنوس بودهایم؟ دلی را که عرش و پایتخت خدا و حریم حرم الهی است، از چه چیزهایی پُر کردهایم؟ آیا حاکم دل ما خدا بوده؟ قرار دلِ بیقرارِ ما خدا بوده؟ انس ما خدا بوده؟ چرا به دیگری دل بستیم؟ چرا به غیر او دل دادیم؟
باید این گونه محاسبه کنیم تا خود بفهمیم که بدهکاریم...
علی صفایی حائری
از سنگ هم چشمه آب می جوشد، ما چطور؟
ملاک نوروز این است که در طبیعت دگرگونیهایی رخ میدهد گاهی هم تغییرات سیاسی که پیدا میشود عید میگیرند مثلاً ما 22 بهمن را اگر عید بگیریم کار بیهودهای نکردهایم چون یک تحولی در پیروزی انقلاب بود. گاهی تحولاتی در تاریخ پیدا میشود که بخاطر آن تحولات عید میگیرند. گاهی تحولات مذهبی باعث میشود که عید بگیرند مثل عید فطر و عید غدیر.
نظر قرآن این است که همیشه طبیعت به عنوان آیه است. توی قرآن خیلی به طبیعت آیه میگوید و آیه یعنی نشانه، آیت الله یعنی نشانــه خدا هر چیزی را که شما دیدید و از دیدن آن شما یاد خدا افتادید آنرا میشود گفت آیت خدا،
گفته که در طبیعت فکر کنید، دقت کنید، در طبیعت باید فکر کرد ولی عبور کرد، چون گفتیم انسان توی جادهای که میرود یک نشانه میبیند پای نشانه نمیایستد، از نشانه عبور میکند، یعنی بشر، شما هم که در طبیعت نگاه کردی و به طبیعت دقت کردی از طبیعت عبور کن دفن نشو.
ما در عید نوروز که به صحرا میرویم میبینیم که درختها باز شدهاند باید ببینیم که آیا ما هم باز شدهایم؟ یا ما بسته هستیم؟ قرآن میفرماید بعضی از مردم بسته هستند از سنگی چشمه آبی بیرون میآید اما از دلهای مردم هیچ تنبهی سر نمیزند، انسان اگر طبیعت را دید باید از طبیعت درس بگیرد. اگر هر سال در عید نوروز طبیعت دگرگون شد اما در من دگرگونی نشد من وصلـــه همرنگی نخواهم بود.
نظر قرآن این است که همیشه طبیعت به عنوان آیه است. توی قرآن خیلی به طبیعت آیه میگوید و آیه یعنی نشانه، آیت الله یعنی نشانــه خدا هر چیزی را که شما دیدید و از دیدن آن شما یاد خدا افتادید آنرا میشود گفت آیت خدا،
گفته که در طبیعت فکر کنید، دقت کنید، در طبیعت باید فکر کرد ولی عبور کرد، چون گفتیم انسان توی جادهای که میرود یک نشانه میبیند پای نشانه نمیایستد، از نشانه عبور میکند، یعنی بشر، شما هم که در طبیعت نگاه کردی و به طبیعت دقت کردی از طبیعت عبور کن دفن نشو.
ما در عید نوروز که به صحرا میرویم میبینیم که درختها باز شدهاند باید ببینیم که آیا ما هم باز شدهایم؟ یا ما بسته هستیم؟ قرآن میفرماید بعضی از مردم بسته هستند از سنگی چشمه آبی بیرون میآید اما از دلهای مردم هیچ تنبهی سر نمیزند، انسان اگر طبیعت را دید باید از طبیعت درس بگیرد. اگر هر سال در عید نوروز طبیعت دگرگون شد اما در من دگرگونی نشد من وصلـــه همرنگی نخواهم بود.
حجت الاسلام قرائتی
غـافل نشویـم
پیغمبر فرمود: «إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَات» (بحارالانوار/ج68/ص221) در طول سال در تمام عمر یک لحظههایی پیش میآید از آن لحظهها استفاده کنید، نگذارید فرصتها از دست برود. امیرالمؤمنین فرمود: شب و روز در تو اثر میگذارند پس تو هم از شب و روز یک چیزی بگیر.
شما خانهات را که رهن میدهی یک نفر میآید خانهی تو را میگیرد، تو هم یک خرده پول از او میگیری. شب و روز لحظه به لحظه دارد عمر تو را میخورد. پس تو هم از این شب و روز یک چیزی ذخیره کن. «أن اللیل و النهار یعملان فیک» (غررالحکم/ص151) شب و روز در تو کار میکنند، «فاعمل فیهما» پس تو هم در آنها کار کن. «و یأخذان منک» شب و روز از تو میگیرند، «فخذ منهما» تو هم یک چیزی از آنها بگیر. نگذار شب و روز از تو بگیرند و تو دستت خالی باشد.
امام صادق فرمود: «الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ عُمُرَهُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ» (وسایل الشیعه/ج16/ص94) مغبون کسی نیست که زمینش ارزان شود یا سکهاش یا ماشینش، کسی کلاه سرش رفته است، که ساعات عمرش آتش گرفته و چیزی در دست ندارد. مغبون واقعی کسی است که «الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ عُمُرَهُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ» خیلیها طول عمر دارند اما از عمرشان استفاده نمیکنند.
قرآن میفرماید: «وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» (قصص/77) از دنیا کام بگیر. منتهی حدیث داریم این گونه کام بگیر: «أَنْ تَطْلُبَ بِهَا الْآخِرَةَ» (بحارالانوار/ج68/ص177) یعنی از دنیا ذخیرهی قیامت کن. ماشینها در ایام نوروز که مسافرت میروند و بنزین میزنند، نگاه میکنند اگر مسافت دور است، بنزین بیشتری میزنند. «آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ» (بحارالانوار/ج33/ص274) حضرت فرمود: وای! بنزین کم است. جاده طولانی! قیامت ابدی است. ما هم دو رکعت نماز به درد بخور نخواندیم.
امام صادق فرمود: نوجوانها را دریابید، قبل از آنکه دیگران کلههای اینها را از حرف انحرافی پر کنند. یعنی نوجوانی یک فرصت است. دو نعمت است که قدر آن معلوم نیست. یکی سلامتی، یکی فراغت. سلامتی و فراغت!
به هر حال تفریح و عید و دید و بازدید سر جایش، اما غافل نشویم.
شما خانهات را که رهن میدهی یک نفر میآید خانهی تو را میگیرد، تو هم یک خرده پول از او میگیری. شب و روز لحظه به لحظه دارد عمر تو را میخورد. پس تو هم از این شب و روز یک چیزی ذخیره کن. «أن اللیل و النهار یعملان فیک» (غررالحکم/ص151) شب و روز در تو کار میکنند، «فاعمل فیهما» پس تو هم در آنها کار کن. «و یأخذان منک» شب و روز از تو میگیرند، «فخذ منهما» تو هم یک چیزی از آنها بگیر. نگذار شب و روز از تو بگیرند و تو دستت خالی باشد.
امام صادق فرمود: «الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ عُمُرَهُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ» (وسایل الشیعه/ج16/ص94) مغبون کسی نیست که زمینش ارزان شود یا سکهاش یا ماشینش، کسی کلاه سرش رفته است، که ساعات عمرش آتش گرفته و چیزی در دست ندارد. مغبون واقعی کسی است که «الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ عُمُرَهُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ» خیلیها طول عمر دارند اما از عمرشان استفاده نمیکنند.
قرآن میفرماید: «وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» (قصص/77) از دنیا کام بگیر. منتهی حدیث داریم این گونه کام بگیر: «أَنْ تَطْلُبَ بِهَا الْآخِرَةَ» (بحارالانوار/ج68/ص177) یعنی از دنیا ذخیرهی قیامت کن. ماشینها در ایام نوروز که مسافرت میروند و بنزین میزنند، نگاه میکنند اگر مسافت دور است، بنزین بیشتری میزنند. «آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ» (بحارالانوار/ج33/ص274) حضرت فرمود: وای! بنزین کم است. جاده طولانی! قیامت ابدی است. ما هم دو رکعت نماز به درد بخور نخواندیم.
امام صادق فرمود: نوجوانها را دریابید، قبل از آنکه دیگران کلههای اینها را از حرف انحرافی پر کنند. یعنی نوجوانی یک فرصت است. دو نعمت است که قدر آن معلوم نیست. یکی سلامتی، یکی فراغت. سلامتی و فراغت!
به هر حال تفریح و عید و دید و بازدید سر جایش، اما غافل نشویم.
حجت الاسلام محسن قرائتی
عید یک فرصت است
از عید استفاده کنید، عید یک فرصت است. تمام فامیلهایی که فراموش شدند، دیدن فامیلهای فراموش شده بروید. آنهایی که با شما قهر هستند. باید خودمان را بشکنیم. چه اشکالی دارد؟ عزت برای خداست. «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا» (یونس/65) نه شکست من است که من خواهر بزرگ، او باید دیدن من بیاید. بابا ول کن. بزرگ کیست، کوچک کیست؟ حدیث داریم «الْفَقْرُ وَ الْغِنَی بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ» (بحارالانوار/ج69/ص5) اگر میخواهید بدانید چه کسی غنی و چه کسی فقیر است، بعد از قیامت معلوم میشود. در دنیا معلوم نمیشود چه کسی بزرگ است؟ این خانم بزرگ است، ممکن است خانم کوچک باشد. آن خانم کوچک است، ممکن است خانم بزرگ باشد. «اول او باید دیدن من بیاید. او باید به من سلام کند. او باید... نه ایشان خانهی ما آمد یک ربع نشست، من هم خانهشان میروم یک ربع مینشینم.»
بعضی از خانوادهها خیلی محاسبات بدی میکنند. دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت. ما مسلمان هستیم. «ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن» آیهی قرآن است. «وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ» آیهی قرآن است. «صِلْ مَنْ قَطَعَک» روایت است. میگوید: از این فرصت، حالا که عید دید و بازدیدها شروع میشود، از فقرا شروع کنیم. فرقی بین افراد نگذاریم. توجه به نسل نو داشته باشیم. در ایام عید خوب بالاخره لباس نو است، آرایش میکنند. در آرایشها مواظب محرم و نامحرم باشیم. عید، عید خوبی است. عید نوروز عید خوبی است. منتهی هم بستر عبادت است، هم بستر غیر عبادت.
استفاده از فرصت، عید فرصت خوبی است برای آشتی دادن، برای کمک کردن، برای احوالپرسی از ضعفها، گاهی در جلسههای فامیلی یک مشکلی را حل کنید. مثلاً همهی فامیل جمع شدیم، میگوییم: فلانی یک مشکل دارد، از دَم نفری ده هزار تومان بدهیم. از دَم نفری یک میلیون بدهیم. از دَم نفری دویست هزار تومان بدهیم. در جلسههای فامیلی در عید یک مشکلی را هم حل کنیم. بعد ثواب این مشکلی را که حل کردی، هدیه به حضرت مهدی کن. به پیغمبر، به اهل بیت، بعد بگو: یا رسول الله، این گره را باز کردم، ثواب این گره برای تو. بعد بگو: خدایا تو هم گرههای مرا باز کن. یک گره باز کنید.
تخمه شکستن که کاری نیست. حالا گیرم عید 5 کیلو تخمه شکستی، دو کیلو پسته و یک کیلو هم مغز بادام، چه کردی؟ در این دید و بازدیدها یک گرهای را باز کنید. یک مشکلی را حل کنید. چهار نفر قهر را آشتی بدهید. یک دو تا جهازیه جور کنید. دو تا پسر را داماد کنید. چهار تا وام درست کنید. از این کارها بکنید، و الا تخمه شکستن این حداقل است، اقل اقل است و شما حیف هستید.
بعضی از خانوادهها خیلی محاسبات بدی میکنند. دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت. ما مسلمان هستیم. «ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن» آیهی قرآن است. «وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ» آیهی قرآن است. «صِلْ مَنْ قَطَعَک» روایت است. میگوید: از این فرصت، حالا که عید دید و بازدیدها شروع میشود، از فقرا شروع کنیم. فرقی بین افراد نگذاریم. توجه به نسل نو داشته باشیم. در ایام عید خوب بالاخره لباس نو است، آرایش میکنند. در آرایشها مواظب محرم و نامحرم باشیم. عید، عید خوبی است. عید نوروز عید خوبی است. منتهی هم بستر عبادت است، هم بستر غیر عبادت.
استفاده از فرصت، عید فرصت خوبی است برای آشتی دادن، برای کمک کردن، برای احوالپرسی از ضعفها، گاهی در جلسههای فامیلی یک مشکلی را حل کنید. مثلاً همهی فامیل جمع شدیم، میگوییم: فلانی یک مشکل دارد، از دَم نفری ده هزار تومان بدهیم. از دَم نفری یک میلیون بدهیم. از دَم نفری دویست هزار تومان بدهیم. در جلسههای فامیلی در عید یک مشکلی را هم حل کنیم. بعد ثواب این مشکلی را که حل کردی، هدیه به حضرت مهدی کن. به پیغمبر، به اهل بیت، بعد بگو: یا رسول الله، این گره را باز کردم، ثواب این گره برای تو. بعد بگو: خدایا تو هم گرههای مرا باز کن. یک گره باز کنید.
تخمه شکستن که کاری نیست. حالا گیرم عید 5 کیلو تخمه شکستی، دو کیلو پسته و یک کیلو هم مغز بادام، چه کردی؟ در این دید و بازدیدها یک گرهای را باز کنید. یک مشکلی را حل کنید. چهار نفر قهر را آشتی بدهید. یک دو تا جهازیه جور کنید. دو تا پسر را داماد کنید. چهار تا وام درست کنید. از این کارها بکنید، و الا تخمه شکستن این حداقل است، اقل اقل است و شما حیف هستید.
حجت الاسلام محسن قرائتی